کد خبر 887728
تاریخ انتشار: ۵ شهریور ۱۳۹۷ - ۰۸:۰۹
قدیری ابیانه

آمریکا و اذنابش،سال‌هاست که برای فتنه‌گری و آشوب در کشور برنامه‌ریزی می‌کنند و گاهی هم که برای حمله نظامی، لاف در غریبی می‌زنند، خوب می‌دانند که جرأت این کار را ندارند.

به گزارش مشرق، روزنامه «حمایت» در یادداشتی به قلم «محمدحسن قدیری ابیانه» نوشت:

 بعد از به قدرت رسیدن «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور متوهم آمریکا که مانند گذشتگانش، در توهم تغییر رفتار و تغییر نظام در ایران اسلامی است، کاخ سفید به نمایندگی از نظام سلطه، مجموعه‌ای از توطئه‌ها را برای به‌اصطلاح به‌زانو درآوردن کشورمان تدارک دیده که پیشران آن، جنگ اقتصادی است. روزی نیست که وزارت خزانه‌داری، امور خارجه و مشاوران ترامپ در خصوص تشدید تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی سخن‌پراکنی نکنند و وعده تأثیرگذاری بیشتر فشارهای اقتصادی را ندهند. هدفشان را هم صریح اعلام کرده و گفته‌اند که از وخامت اوضاع معیشتی به دنبال ناراضی کردن مردم و قرار دادن آن‌ها در مقابل نظام و حاکمیت هستند. البته فشارهای اقتصادی تنها ابزار واشنگتن برای جدا کردن مردم از نظام نیست، بلکه انواع و اقسام ترفندهای تبلیغاتی، نفوذ دادن عناصر وابسته به دستگاه‌های کلیدی، بزرگنمایی مشکلات و منحرف کردن افکار عمومی از واقعیت‌های جاری را بکار گرفته‌اند تا از این طریق اقشار مختلف را به شورش ترغیب و متقاعد کنند، به‌زعم خود، به‌ نظام اسلامی ضربه وارد کرده یا اگر بتوانند، آن را سرنگون کنند. 


این در حالی است که آمریکا و اذنابش، امیدی به ساقط کردن جمهوری اسلامی از طریق هجمه نظامی ندارند، چون می‌دانند که از قدرت بازدارندگی بالایی برخوردار است و در صورت تجاوز بیگانگان به این مرز و بوم، قادر است آن‌چنان ضربه سنگینی به حریف وارد کند که برای همیشه از غلطی که کرده‌اند، پشیمان شوند. لذا با عبرت گرفتن از تجربیات دفاع مقدس، سال‌هاست که برای فتنه‌گری و آشوب در کشور برنامه‌ریزی می‌کنند و گاهی هم که برای حمله نظامی، لاف در غریبی می‌زنند، خوب می‌دانند که جرأت این کار را ندارند و منظورشان، کسب امتیاز در معادلات منطقه‌ای است. بر این مبنا، موج اول آشوب‌ها پس از پایان جنگ تحمیلی، با فتنه 78 کلید خورد که صبغه دانشگاهی به آن زدند و در ادامه، اراذل و اوباش را به میدان فرستادند تا مثلاً کار نظام را یکسره کنند اما ناکام ماندند. در فتنه سال 88، با رمز تقلب در انتخابات، غائله امنیتی – سیاسی به راه انداختند که موج خروشان مردم بصیر کشور، آن را با شکستی سنگین مواجه کرد. برابر آنچه از شواهد و قرائن مشهود است، فتنه بعدی را با رنگ و بوی اجتماعی تدارک دیده‌اند و می‌خواهند اقشاری که ازنظر اقتصادی لطمه خورده‌اند و زندگی آن‌ها دچار مشکل شده را علیه نظام بشورانند.

یادداشت دیگری از قدیری ابیانه را بخوانید:

مثلث ارتجاع!

پیامی که باید بشنوند


علاوه بر این، بستر ولنگار شبکه‌های اجتماعی، محمل مناسبی را برای جنگ روانی و تشدید فشار روحی و فکری بر مردم فراهم کرده و به ارتش جنگ رسانه‌ای دشمن این مجال را داده که هر دروغی را با رنگ و لعاب روش‌های اقناعی برای تحریک جامعه به اعتراض و آشوب خیابانی، در فضای مجازی منتشر کنند. با استفاده از این ابزار، برای هر قشری برنامه‌ای در دست اقدام دارند که به‌عنوان نمونه، به‌دروغ به معلمان می‌گویند حقوق یک معلم در کشورهای دیگر، برابر با حقوق یک پزشک است تا ضمن ایجاد شکافی عمیق بین این صنف با مسئولین، از تأثیرگذاری قشر فرهنگی بر دانش آموزان و والدینشان سوءاستفاده کرده و پای آن‌ها را هم به اغتشاشات باز کنند. مثال دیگر، خبرسازی‌های کذب در خصوص درآمدهای نفتی و القاء این دروغ به مردم است که حق آن‌ها از منابع زیرزمینی داده نمی‌شود، درحالی‌که میزان درآمدهای کشور از این بخش، ده‌ها، صدها و هزاران بار کمتر از آن چیزی است که دشمن تبلیغ می‌کند.

روزانه 2 میلیون و سیصد هزار بشکه نفت صادر می‌شود که به ازای هر ایرانی، کمتر از یک بشکه (85 صدم) اختصاص می‌یابد اما تصویری که اتاق جنگ روانی آمریکا و مرتجعین منطقه در قاب فکر بخشی از مردم قرار داده‌اند، این است که سهم هر نفر از صادرات روزانه نفت، ده‌ها و صدها میلیون تومان است. ازاین‌دست اکاذیب، در فضای مجازی که به فضای واقعی کشانده می‌شود، فراوان و هدف از این کارزار هم ناراضی کردن و پریشان نمودن مردم است.  از سوی دیگر، در جنگ روانی و در غفلت برخی مسئولین از دیدبانی در جنگ نرم، به مردم وعده می‌دهند که در صورت اتحاد و حضور همه آن‌ها در کف خیابان‌ها، حاکمیت مجبور می‌شود که به خواسته‌های مردم تن دهد یا کنار برود، درحالی‌که، شورش‌های خیابانی نه‌تنها اوضاع اقتصادی را بهتر نمی‌کند، بلکه هرج‌ومرج‌ها و سوءاستفاده‌ها از فضای غبارآلود ناشی از آن، موجب وخامت اوضاع نیز می‌شود.

به‌عبارت‌دیگر، در تلاش‌اند که بر موج نارضایتی‌ها سوار شوند، مشکلاتی افزون بر معضلات جاری بتراشند تا بلکه از این نمد، کلاهی برای خود بدوزند.  در این میان، نمی‌توان از «سوء مدیریت‌ها» و «فقدان نگاه انقلابی و جهادی» در برخی از رده‌های حاکمیتی که بهانه به دست بدخواهان داده و فرمانده پرافتخار سپاه پاسداران روز گذشته به آن اشاره داشتند، سخن نگفت. بعضی دم از التزام به قانون اساسی می‌زنند، حال‌آنکه عملکرد آن‌ها به‌گونه‌ای است که در جامعه، ایجاد دوقطبی می‌کند. مدعی‌اند که باید با وحدت و همدلی از این گردنه عبور کرد اما آدرس‌هایی را به معاندان داخلی و دشمنان خارجی می‌دهند که بسیار خطرناک است. از مدیریت‌های خسته، واداده، غیرانقلابی، ضعیف و ناکارآمد دفاع می‌کنند، نقش تحریم‌ها در آشفتگی اقتصاد کشور را برجسته و راه‌حل را در مذاکره با آمریکا می‌دانند، غافل از اینکه به استراتژیست‌های واشنگتن، پالس موفقیت در بکارگیری این روش را می‌دهند و آنان را به این نتیجه می‌رساند که بر فشارها بیفزایند و در صورت موفقیت، در بخش‌های دیگر نیز تکرار کنند. هرچند که با مقاومت مردم و استعانت از خداوند، تیر دشمن این بار هم به سنگ خواهد خورد و عرض و آبرویی خود را خواهد برد، اما زحمت ما را هم زیاد می‌کند، پس اگر عمل و تدبیر عاقلانه را هم ملاک قرار دهیم، نباید امر را بر دشمنان قسم‌خورده کشور مشتبه کرد و نظام را دچار هزینه ساخت.

شاید عده‌ای قلیل با این فشارها و با مشاهده فاصله گرفتن اقلیتی از خواص جامعه از نگاه انقلابی، پا پس بکشند، اما مهم، اکثریت مردم‌اند. همان‌هایی که در بزنگاه‌ها و مقاطع دشوار به یاری انقلاب شتافته و قریب به 40 سال است که خواب خوش را بر مستأجران کاخ سفید حرام کرده‌اند. اگر آمریکا مدعی است که می‌خواهد از این طریق، محاسبات نظام اسلامی را تغییر دهد، بداند آنکه باید در محاسباتش تجدیدنظر کند، سردمداران این کشور هستند که نگاه ناقص جماعتی وامانده و خسته را که از روز اول هم دل در گرو انقلاب نداشتند را به قاطبه مؤمن و پای‌کار جمهوری اسلامی تعمیم داده و در خواب‌وخیال براندازی به سر می‌برند؛ رؤیایی که تعبیر نخواهد شد و آرزوی آن را همچون همیشه به گور خواهند برد. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس